ترجمه مقاله

دحرض

لغت‌نامه دهخدا

دحرض . [ دُ رُ ] (اِخ ) نام جاییست . (منتهی الارب ). نام آبیست و به نزدیکی آن آب دیگریست که وشیع گفته می شود و چون آن دو بهم شوند دحرضان نام گیرند و این دو آب میان سعد و قشیر واقعند و به قولی آن سوی دهناء قرار دارند و دو آب عظیم اند مر بنی مالک بن سعد را و دحرضین تثنیه آرند و نیز گفته اند که دحرض آبیست از آن زبرقان ابن بدربن بهدلةبن عوف ... و وشیع از آن بنی انف الناقه است ... (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله