ترجمه مقاله

دخترباره

لغت‌نامه دهخدا

دخترباره . [ دُ ت َ رَ / رِ ] (ص مرکب ) دختر دوست . دخترپرست . (ناظم الاطباء). دخترباز. که میل شدید بدختران و معاشرت با آنان داشته باشد.
ترجمه مقاله