ترجمه مقاله

درء

لغت‌نامه دهخدا

درء. [ دَرْءْ ] (ع مص ) دور کردن و دفع نمودن چیزی را. (از منتهی الارب ). دفع کردن و دور نمودن ، و گویند دور نمودن بشدت . (از اقرب الموارد). || زود دررسیدن توجبه و دور شدن . (از منتهی الارب ). اندفاع و روان شدن سیل . (از اقرب الموارد). || روشن شدن آتش . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || غدودناک گردیدن شتر و آماسیدن پشت وی با غده . (از منتهی الارب ). دُروء. (از اقرب الموارد). و رجوع به دروء شود. || گستردن و فراخ گردانیدن چیزی را. بسط. || راندن چهارپا را بسوی شکار. || نمایان شدن و ناگاه برآمدن شخص بر کسی . || چسباندن و پیوستن دیوار به ساختمان . (از اقرب الموارد). دراءة. و رجوع به دراءة شود.
ترجمه مقاله