ترجمه مقاله

درآورده

لغت‌نامه دهخدا

درآورده . [ دَ وَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) داخل کرده شده . واردشده . سپوخته . || جای و قرار داده شده : مدثر؛ جامه در سر درآورده . || مدغم . || خارج شده . || پایین آورده . || پی هم شده : مردف ؛ از پی درآورده . || درهم کرده شده : مشبک ؛ انگشتان و آنچه بدان ماند بهم درآورده . (دهار). و رجوع به درآوردن شود.
ترجمه مقاله