ترجمه مقاله

دراک

لغت‌نامه دهخدا

دراک . [ دِ ] (اِخ ) نام کوهی به دوفرسنگی شیراز و در آنجا انبارهای برف ساخته اند. به زمستان بر او برف جمع می کنند و به تابستان به شیراز برند و بنیاد برف شیراز بر آن است . و در بهار سیلاب این کوه بر ظاهر شهر شیراز می گذرد و به بحیره ٔ ماهلویه می رود. (از نزهة القلوب حمداﷲ مستوفی ج 3 ص 115). کوه بزرگی دوفرسخ مغربی شهر شیراز برف تابستانه ٔ شیراز را از این کوه آورند و در دامنه ٔ این کوه انگور دیمی بسیار است و ثمری فراوان دهد. (از فارسنامه ٔ ناصری ص 337).
ترجمه مقاله