ترجمه مقاله

دردانه

لغت‌نامه دهخدا

دردانه . [دُ ن َ ] (اِخ ) دختر اسماعیل نیشابوری . وی زنی محدث و متدین و صالح بود و حدیث را از جد بزرگ خود عبدالکریم بن هوار صیرفی و نیز از ابوحامد احمدبن حسن ازهری و دیگران شنید. سمعانی درباره ٔ او مطالبی نوشته است : دردانه در دهم صفر سال 530 هَ . ق . در نیشابور درگذشت . (از اعلام النساء ج 1 ص 410 از التحبیر سمعانی ).
ترجمه مقاله