ترجمه مقاله

دردست

لغت‌نامه دهخدا

دردست . [ دَ دَ ] (ص مرکب ) موجود و مهیا. (آنندراج ). آماده . حاضر. مهیا. (ناظم الاطباء).
- در دست دادن ؛ تسلیم کردن . (ناظم الاطباء).
- || غدر و خیانت نمودن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله