دردپرور
لغتنامه دهخدا
دردپرور. [ دَ پ َرْ وَ ] (ن مف مرکب ) دردپرورده . غمگین و رنجور. (ناظم الاطباء) :
هوای سایه ٔ گل دردپرور را نمی سازد
نسیمی آورد در جوش دلهای مشوش را.
هوای سایه ٔ گل دردپرور را نمی سازد
نسیمی آورد در جوش دلهای مشوش را.
دانش (از آنندراج ).