ترجمه مقاله

درد دادن

لغت‌نامه دهخدا

درد دادن . [ دَ دَ ](مص مرکب ) درد رساندن . قرین درد ساختن :
چون مرا دردی دهد زنجیر عنبربار یار
لعل شکربار او آن درد را درمان کند.

امیرمعزی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله