ترجمه مقاله

درسته

لغت‌نامه دهخدا

درسته . [ دَ رَ ت َ / ت ِ ] (اِ) درسه . عفو. رحمت . گذشتن از جرایم . بخشیدن گناه . (برهان ) (از آنندراج ).
- درسته کردن ؛ عفو کردن . بخشیدن :
هر آنکو کند جرم مجرم درسته
کند فضل حق از دمندانْش رسته .

رضی الدین علی لالای قزوینی .


ترجمه مقاله