ترجمه مقاله

درستک

لغت‌نامه دهخدا

درستک . [ دُ رُ ت َ ] (اِ مصغر) تصغیر درست . مسکوک کوچک :
هزاران طرف زرین طوق بسته
همه میخ درستکها شکسته .

نظامی .


رجوع به درست شود.
ترجمه مقاله