ترجمه مقاله

درفس

لغت‌نامه دهخدا

درفس . [ دِ رَ ] (معرب ، اِ) معرب درفش . (یادداشت مرحوم دهخدا). رایت ، و آن معرب از فارسی است . (از المعرب جوالیقی ). نشان بزرگ . (منتهی الارب ). علم بزرگ . (از اقرب الموارد). || جامه ٔ ابریشم . (منتهی الارب ). حریر. (از اقرب الموارد). || (ص ) شتر کلان جثه . (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد از لسان ). || مرد فربه و سطبر. (منتهی الارب ). || اسد و شیر بزرگ . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله