ترجمه مقاله

درماء

لغت‌نامه دهخدا

درماء. [ دَ ] (ع ص ) مؤنث أدرم . رجوع به ادرم شود. || زنی که شتالنگ و آرنج وی بسبب پیه و گوشت ظاهر نشود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، دُرم . (منتهی الارب ). || که او را دندان نباشد. (از اقرب الموارد). || (اِ) درما. خرگوش . (منتهی الارب ). أرنب . (اقرب الموارد). || شوره . گیاهی است سرخ برگ . (منتهی الارب ). گیاهی است با برگهای سرخ رنگ . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله