درم سرای
لغتنامه دهخدا
درم سرای .[ دِ رَ س َ ] (اِ مرکب ) درم سرا. سرای درم . دارالضرب . ضرابخانه . دارالسکه . (دهار). میخکده :
نمود صبح درست ستاره خالی ماند
درم سرای فلک همچو کلبه ٔ قلاب .
نمود صبح درست ستاره خالی ماند
درم سرای فلک همچو کلبه ٔ قلاب .
خواجه عمید لوبکی (از جهانگیری ).