ترجمه مقاله

دروغیاب

لغت‌نامه دهخدا

دروغیاب . [ دُ غ ْ ] (اِ مرکب ) دروغ نما. نام هر اسباب علمی برای ثبت تغییرات بدنی (مثلاًدر تنفس ، ضربان نبض ، فشار خون ) که بر اثر گفتن دروغ حادث میشود. نخستین کسی که چنین اسبابی بکار برد (در سال 1895 م .) چ . لومبروزو بود ولی تعبیه ٔ اسبابهای علمی برای برقرار کردن تناظر بین فشار خون و تغییرات تنفس با دروغ گفتن در 1914 و 1915 م . صورت گرفت و پس از آن نیز کوشش هائی برای تکمیل آنها بعمل آمد. اگر چه وسایل دروغیاب در کارهای پلیسی مورد استفاده است ، در مراجع قضائی معمولاً اعتباری ندارد زیرا بین تغییرات بدنی که بر اثر گفتن دروغ یا سایر عوامل عاطفی (مانند احساسات مربوط به گناه و معصیت ) حاصل میشود شباهت بسیار وجود دارد. (از دائرةالمعارف فارسی ).
ترجمه مقاله