ترجمه مقاله

درونده

لغت‌نامه دهخدا

درونده . [ دِ رَ وَ دَ / دِ ] (نف ) دروکننده یعنی کسی که غله می برد. (آنندراج ). کسی که غله درو می کند. (ناظم الاطباء). آنکه درود. که درو کند. (یادداشت مرحوم دهخدا). جارم . جرمة؛ خرما یا انگور دروندگان . مختلی ؛ گیاه درونده . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله