ترجمه مقاله

درون

لغت‌نامه دهخدا

درون . [ دَ ] (اِخ ) نام شهری است در خراسان مابین مرو و نسا که آنها نیز دو شهراند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (جهانگیری ). نام این شهر در معجم البلدان و حدود العالم نیامده اما در ذیل عالم آرای عباسی یاد شده . (از حاشیه ٔ برهان از مجله ٔ سخن سال 3 شماره ٔ 3 ص 229) : مداخل او [ حاکم درون ] دو هزار و نهصد و بیست و سه تومان و سه هزار و سیصد و بیست و نه دینار، و ملازمان او یکهزار و سیصد و بیست نفر بوده است . (از تذکرة الملوک چ دبیرسیاقی ص 81).
ترجمه مقاله