درپیختنلغتنامه دهخدادرپیختن . [ دَ ت َ ](مص مرکب ) پیختن . پیچیدن : لَی ّ؛ درپیختن باشد. (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 2 ص 6 س 2). رجوع به پیختن شود.