ترجمه مقاله

دساسة

لغت‌نامه دهخدا

دساسة. [ دَس ْ سا س َ ] (ع اِ) سماروغ سفید. (منتهی الارب ). شحمةالارض . (اقرب الموارد). قارچ . || خراطین ، که کرمی است . (از منتهی الارب ). || ماری است که در زیر خاک پنهان شود. (از اقرب الموارد). || جانوری است سپید. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله