ترجمه مقاله

دستان زند

لغت‌نامه دهخدا

دستان زند. [ دَ ن ِ زَ ] (اِخ ) نام زال پسر سام است که پدر رستم باشد. گویند زال را سیمرغ این نام نهاده است . (از برهان ). زال را دستان زند می گفته اند و معنی ترکیبی آنرادستان بزرگ یافته اند چه زند که نام نامه ٔ پارسیان است به معنی بزرگ است و آنرا مه زند نیز می خوانده اند.زال بن سام که به مکر و حیله معروف بود... و گویند زال را سیمرغ این نام نهاده است . (از آنندراج ). در فهرست شاهنامه ٔ ولف یک بار ذیل دستان آمده است . و ظاهراً مصحف دستان زر باشد. (حاشیه ٔ برهان ) :
نهادم ترا نام دستان زند
که با تو پدر کرد دستان و بند.

فردوسی (شاهنامه ج 7 ص 165).


ترجمه مقاله