دسمالچه
لغتنامه دهخدا
دسمالچه . [ دَ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) مخفف دستمالچه ، مصغر دستمال . دستمال کوچک :
بود دسمالچه چون وصله ٔ اندام کتان
حرمتش داشته بر دیده و رو مالیدم .
رجوع به دستمال و دستمالچه شود.
بود دسمالچه چون وصله ٔ اندام کتان
حرمتش داشته بر دیده و رو مالیدم .
نظام قاری (دیوان ص 95).
رجوع به دستمال و دستمالچه شود.