ترجمه مقاله

دس

لغت‌نامه دهخدا

دس . [ دَ ] (از ع ، ص ، اِ) پنهان .(ناظم الاطباء). || پنهانکاری :
دس و سنگ کم و ترازوی کژ
همه تدبیر مرد غدار است .

ناصرخسرو.


- دس کردن ؛ پنهان کردن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله