ترجمه مقاله

دش

لغت‌نامه دهخدا

دش . [ دَ ] (اِ) خود آرایی . خود را ساختن و آراستن . (برهان ) (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). خود آرایی و خودسازی . (آنندراج ). خود آراستن . (غیاث ). || صورت خوش . (برهان ). صورت خوب . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). || شبه و نظیر و مانند. (برهان ). شبیه و مانند. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). احتمال اینکه کلمه در این معنی دگرگون شده ٔ «وش » باشد نیز هست . دس . و رجوع به دس شود.
ترجمه مقاله