ترجمه مقاله

دشت نورد

لغت‌نامه دهخدا

دشت نورد. [ دَ ن َ وَ ] (نف مرکب ) دشت نوردنده . آنکه بیابان می پیماید. (ناظم الاطباء). دشت پیما. دشت سیر. دشتگرد :
سخت سوزنده دل و دشت نورد آمده است
طفل اشکم مگر از دامن مجنون برخاست .

غیاثای حلوایی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله