دشمنائیلغتنامه دهخدادشمنائی . [ دُ م َ ] (حامص مرکب ) دشمنی . عداوت . خصومت . (یادداشت مرحوم دهخدا) : ببوم ماه او را نیست دشمن که یارد دشمنائی کرد با من .(ویس و رامین ).