ترجمه مقاله

دشمن سوز

لغت‌نامه دهخدا

دشمن سوز. [ دُ م َ] (نف مرکب ) دشمن سوزنده . سوزنده ٔ خصم :
او به دندان و چنگ دشمن سوز
بازوی آهنین من شب و روز.

نظامی .


ترجمه مقاله