ترجمه مقاله

دفر

لغت‌نامه دهخدا

دفر. [ دَ ف َ ] (ع اِ) گند. (منتهی الارب ). نتن و بوی بد. (ازاقرب الموارد). دَفر. و رجوع به دَفر شود. || خواری . (ناظم الاطباء). || میوه ٔ درختی است چینی و شحری . (از ذیل اقرب الموارد از تاج ).
ترجمه مقاله