ترجمه مقاله

دلاوری کردن

لغت‌نامه دهخدا

دلاوری کردن . [ دِ وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دلیری کردن . شجاعت نشان دادن . || گستاخی کردن . از حد خود تجاوز کردن :
از من شنو نصیحت خالص که دیگری
چندین دلاوری نکند بر دلاوران .

سعدی .


سعدی دلاوری و زبان آوری مکن
تا عیب نشمرند بزرگان خرده دان .

سعدی .


ضعیفی که با قوی دلاوری کند، یار دشمن است در هلاک خویش . (گلستان سعدی ). رجوع به دلاور شود.
ترجمه مقاله