ترجمه مقاله

دلشاد

لغت‌نامه دهخدا

دلشاد. [ دِ ] (اِخ ) (سلطان ...) دختر سلطان اویس بن شیخ حسن جلایر، که شاه محمود او را خواسته بود ولی بدو نرسید. و در سال 775 هَ . ق . به ازدواج سلطان زین العابدین پسر سلطان حسین درآمد، و برای او پسری بزایید که همان سلطان معتصم بن سلطان زین العابدین باشد. (از تاریخ عصر حافظ ص 256 و 300).
ترجمه مقاله