ترجمه مقاله

دله

لغت‌نامه دهخدا

دله . [دَل ْ ل َ / ل ِ / دَ ل َ / ل ِ ] (اِ) پوست خشک . ریم خشک بر روی ریش . چرک خشک که بر روی ریشی یا خستگی بندد. یک ورقه ریم خشک شده بر سر ریش یا خستگی . پوست خشک بر روی جراحت پدیدآمده . قشری از ریم خشکیده یا قریب به خشکیده که بر روی قرحه یا جراحت پدید آید. ریم زفت و خشک شده بر روی قرحه یا جراحتی ، و با فعل بستن صرف شود. کُتُرمه . خشک ریشه . (یادداشت مرحوم دهخدا).
- دله بستن ؛ پوست خشک بر روی جراحت بستن . ریم خشک بر روی ریش بستن . خشک ریشه آوردن . (یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله