ترجمه مقاله

دل دویدن

لغت‌نامه دهخدا

دل دویدن . [ دِ دَ دَ ] (مص مرکب ) عاشق شدن . (آنندراج ). || طمع کردن . (غیاث ) (آنندراج ).
- دل دویدن به چیزی ؛ جویای آن بودن . (از آنندراج ). آزمند و حریص آن بودن : چشم و دلش می دود؛ حریص است .
ترجمه مقاله