ترجمه مقاله

دل

لغت‌نامه دهخدا

دل . [ دُ ] (اِ) گرهی چند که در امعاء و شکم از قبض بعد از بیماری بهم رسد. و بعضی گویند مرضی است مانند گره که در شکم بهم میرسد و مهلک می باشد. (برهان ). مرضی است که چون گرهی در درون شکم عارض شود و گویند مهلک است . (آنندراج ). گرهی چند که در شکم و روده بواسطه ٔ یبوست و قبض شکم و یا جز آن عارض شود. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله