دماغ دار
لغتنامه دهخدا
دماغ دار. [ دَ / دِ ] (نف مرکب ) سرخوش و تازه دماغ . (آنندراج ) :
شاهی است زنبق از می عشرت دماغ دار.
|| ظاهراً به معنی مغرور و متکبر است . (آنندراج ).
شاهی است زنبق از می عشرت دماغ دار.
شفیع اثر (از آنندراج ).
|| ظاهراً به معنی مغرور و متکبر است . (آنندراج ).