ترجمه مقاله

دم سردی

لغت‌نامه دهخدا

دم سردی . [ دَ س َ ] (حامص مرکب ) صفت و حالت دم سرد. || گفتن سخنهای سرد و بی اثر :
ز دم سردی واعظان پر مجوش
غفور است ایزد تو ساغر بنوش .

ظهوری (از آنندراج ).


ترجمه مقاله