ترجمه مقاله

دم سیاه

لغت‌نامه دهخدا

دم سیاه . [ دُ ] (ص مرکب ) که دُمی سیاه دارد. که دم آن سیاه است ، اعم از حیوان یا پرنده . و در بیت ذیل صفت اسب است :
خرامنده ختلی کش و دم سیاه
تکاورتر از باد در صبحگاه .

نظامی .


|| قسمی برنج از نوع خوب . نوعی برنج از جنس اعلا و ممتاز. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله