ترجمه مقاله

دندان ساییدن

لغت‌نامه دهخدا

دندان ساییدن . [ دَ دَ ] (مص مرکب ) دندان سودن . دندان غرچه کردن . احتدام . تحدم . دندان غرچه رفتن . (یادداشت مؤلف ).
- دندان به هم (بر هم ) ساییدن ؛ کنایه است از ابراز خشم و غضب کردن . (یادداشت مؤلف ): حرق ؛ دندان از خشم بر هم ساییدن . (ترجمان القرآن ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله