ترجمه مقاله

دندان آپریز

لغت‌نامه دهخدا

دندان آپریز. [ دَ ] (اِ مرکب )خلال . چوچو. (یادداشت مؤلف ). دندان اپریز. دندان اپریش . دندان پریز. دندان پریش . دندان افریز. دندان افریش . دندان فریز. دندان فریش . دندان کاو. خلال ، و آن چوبی باشدکه میان دندانها را بدان پاک کنند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). در هندوستان آن را از سیم و زر سازند، و با لفظ کردن مستعمل . (آنندراج ). خلال که چوب یا استخوانیست که با آن میان دندانها را پاک کنند. (برهان ).
ترجمه مقاله