ترجمه مقاله

دندنة

لغت‌نامه دهخدا

دندنة. [ دَ دَ ن َ ] (ع مص ) بانگ کردن مگس . || در جایی آمد و شد کردن مرد. || سخن گفتن به آواز خفی که به فهم نیاید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سخن گفتن چنانکه شنوند و درنیابند. (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (از مجمل اللغة).
ترجمه مقاله