ترجمه مقاله

دنگال

لغت‌نامه دهخدا

دنگال . [ دَ ](ص نسبی ) (از: دنگ ، آلت برنج کوبی + َال ، پسوند نسبت ) اسب درازگردن بی اندام . (آنندراج ). || سخت فراخ و بزرگ : اتاقی دنگال ؛ خانه ٔ سخت فراخ . اتاقی بغایت فراخ و بزرگ با سقفی بلند. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله