ترجمه مقاله

دهق

لغت‌نامه دهخدا

دهق . [ دَ هََ ] (ع اِ) اشکنجه . (ناظم الاطباء). شکنجه . ج ، ادهاق . (مهذب الاسماء). || دو چوبی است که بدان ساق را شکنجه کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله