ترجمه مقاله

دهن

لغت‌نامه دهخدا

دهن . [ دَ ] (ع مص ) نفاق کردن . || چرب کردن سر را به روغن و تر نمودن آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چرب کردن به روغن . (از تاج المصادر بیهقی ) (از المصادر زوزنی ). || زدن کسی را به عصا. (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). به عصا زدن . (تاج المصادر بیهقی ). || تر کردن باران زمین را اندکی . (منتهی الارب ). چرب کردن باران زمین را. (تاج المصادر بیهقی ). || اندک شیر شدن ناقه . (المصادر زوزنی ).
ترجمه مقاله