ترجمه مقاله

دور و بر

لغت‌نامه دهخدا

دور و بر. [ دَ / دُو رُ ب َ ] (ترکیب عطفی ، ق مرکب ) دوروور. حوالی . اطراف . پیرامون . پیرامن . حول . گرد. گرداگرد. دورتادور. گردبرگرد. (یادداشت مؤلف ).
- دوروبریها ؛ اطرافیان . حاشیه نشینان . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله