ترجمه مقاله

دوق

لغت‌نامه دهخدا

دوق . [ دَ / دو ] (ع مص ) دواقة. (ناظم الاطباء). گول شدن . (منتهی الارب ). احمق شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || لاغر گردیدن اشتران . || ناگوارد شدن فصیل از شیر تا آنکه برگردد از مادر. || چشیدن طعام را. (منتهی الارب ). آزمودن . (تاج المصادر بیهقی ). || سرباز زدن گوسپنداز علف از ناگواری و بیمار گردیدن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله