دولتگاه
لغتنامه دهخدا
دولتگاه . [ دَ ل َ ] (اِ مرکب ) دولتکده . دولت سرا. دولت منزل . بارگاه :
فرود آمد به دولتگاه جمشید
چو در برج حمل تابنده خورشید.
و رجوع به دولت خانه و دولت سرا شود.
فرود آمد به دولتگاه جمشید
چو در برج حمل تابنده خورشید.
نظامی .
و رجوع به دولت خانه و دولت سرا شود.