دون نوازی
لغتنامه دهخدا
دون نوازی . [ ن َ ] (حامص مرکب ) صفت و چگونگی دون نواز. دون پروری . که به نوازش و پرورش افراد پست و دون بپردازد. (از یادداشت مؤلف ).
- دون نوازی کردن ؛ به نوازش افراد دون پرداختن :
دون نوازی مکن که می نشود
در صفا هیچ ذره ای خورشید.
و رجوع به دون نواز و دون پروری شود.
- دون نوازی کردن ؛ به نوازش افراد دون پرداختن :
دون نوازی مکن که می نشود
در صفا هیچ ذره ای خورشید.
ابن یمین .
و رجوع به دون نواز و دون پروری شود.