دیدار گشتنلغتنامه دهخدادیدار گشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) مرئی شدن . (یادداشت مؤلف ). پدیدار شدن : ببزم و به نخجیر بر کوه و دشت چنین تا بژی برز دیدار گشت .اسدی (گرشاسب نامه ص 348).