ترجمه مقاله

دیدبون

لغت‌نامه دهخدا

دیدبون . [ دَ دَ ] (ع اِ) بازی است مرعرب را. (منتهی الارب ). لهو. (اقرب الموارد). || بازی و تفرج و سرگرمی . (ناظم الاطباء). || بازیچه . (ناظم الاطباء). اما دو معنی اخیر در فرهنگهای معتبر عربی دیده نشد.
ترجمه مقاله