ترجمه مقاله

دیدزن

لغت‌نامه دهخدا

دیدزن . [ زَ ] (نف مرکب ) دیدزننده . آنکه قیمت و یا وزن و یا مخارج چیزی را تخمین کند. خارص . حازر. حراز. خراص . (از یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله