دیده ور کردنلغتنامه دهخدادیده ور کردن . [دی دَ / دِ وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بینا و واقف و مطلع کردن : استطلاع ؛ دیده ور کردن خواستن . (مجمل اللغة).