دید و شناخت
لغتنامه دهخدا
دید و شناخت . [ دی دُ ش ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دیدار و دوستی . ملاقات و آشنایی :
دریغ صحبت دیرین و حق دید و شناخت
که سنگ تفرقه ایام در میان انداخت .
دریغ صحبت دیرین و حق دید و شناخت
که سنگ تفرقه ایام در میان انداخت .
سعدی .